کارمان؛ خانه کار و دیدار

قبل ار بازسازی و بعد از بازسازی

 

موقعیت: تهران- خیابان پاسداران
مساحت زمین: 1140مترمربع  /   زیربنا: 1000متر مربع  /  سطح اشغال: 460 مترمربع / دهه ساخت: 1340
تعداد طبقات: سه طبقه
کارفرما : موسسه فرهنگی هنری اندیشه کارمان/ خانم مونا شکرریز
معمار مسئول: نیلوفر نیک سار
تیم طراحی استودیو دوازده: پریسا الله قلی / آرمان اصغرلو / نگار نوری / ستایش نژادی/ مهسا الهی وفا/ مونا حدادی
طراحی تاسیسات مکانیکی : رازمیک ظریفیان
طراحی تاسیسات الکتریکی : حسام سلطانی
طراحی و اجرای سیستم تهویه: شرکت سامسونگ
طراح سازه و مشاور عملیات اجرایی: بهرنگ بنی آدم
مدیریت ساخت:بهرنگ بنی آدم/ استودیو دوازده
سرپرست کارگاه: برنا بنی آدم
عکس: نگار نوری / علی دقیق / حمید آقایی
زمان پروژه از طرح تا اجرا: آبان 96- اردیبهشت 97

کاربری قبلی : مسکونی تک واحدی / کاربری جدید: خانه کار و دیدار co-working space شامل فضاهایی برای جلسات، ملاقاتهای رسمی و غیر رسمی، برگزاری رویداد و بیزینس لانژ

سیستم تاسیسات مکانیکی قبلی: موتورخانه مرکزی و استفاده از چیلر برای سرمایش / سیستم تاسیسات مکانیکی جدید: پکیج  آبگرمکن و استفاده از دستگاه های VRF برای تهویه مطبوع  (تعویض به دلیل فرسودگی سیستمها)

سازه : اسکلت فلزی با طاق ضربی و دیوارهای باربر

پروژه «کارمان» در قالب بازسازی یک خانه مسکونی نیمه متروکه  1000متری با سه چالش عمده به «استودیو دوازده» معرفی شد: زمان 4 ماهه برای عملیات ساختمانی و تجهیز ساختمان، محدویت مالی و از همه مهم تر مواجه با یک کاربری که تا به امروز در تهران مسبوق به سابقه نبوده است؛ فضای کاری خاصی که در کلان شهرهای اروپایی به نام co- working space خوانده می شود و ساز وکارهای فضایی بسیار متنوعی دارند.

نیمه متروکه بودن این خانه طی 20 سال گذشته، آسیب های جدی به وضعیت تاسیسات مکانیکی و الکتریکی آن وارد ساخته بود که تیم اجرائی «استودیو دوازده» را مجبور به بازسازی بخش زیادی از این زیر ساخت ها کرد که خود به لحاظ زمانی و مالی فشار زیادی به پروژه وارد کرد. در کنار تعویض کلیه زیرساخت های تاسیسات مکانیکی و تعویض و تعریف مجدد تاسیسات الکتریکی، ترمیم های جزئی سازه ای نیز غیر قابل چشم پوشی بود.

خانه پیش از این فضاهایی با کیفیات متنوع داشت که می باید بررسی می شد قابل تبدیل شدن به چه کاربری  است و در زیست جدید خود قرار است چه باشد و چقدر باید کالبدش با حذف و اضافه تغییر کند؛ همچنین باید بررسی می شد قرار است فضاهای آتی را چه کسانی تجربه کنند و این فضاها کدام بار مفهومی را منتقل می کنند. این خانه در دهه 40 شمسی ساخته شده است، اما فارغ از فرم های مدرنیستی معماری آن سالها  که در منطقه شمیران تهران متداول بوده سعی داشته است با بهره گیری از المانهای ایرانی زبان خاصی را برای خود تدارک ببیند. «استودیو دوازده» با محور قرار دادن آن زبان به لحاظ شکلی و محتوایی، تلاش کرد روایتی معمارانه را شکل دهد تا ایده های معمارانه نیز به تبع آن سمت و سو بگیرند. به هر شکل ماهیت خانه به عنوان یک فضای خصوصی به فضایی عمومی تغییر یافت و تعریف همه فضاها کاملاً دگرگون شد؛ اتاق سرایداری به کافه تبدیل شد، تراس شمالی به کتابخانه و موتورخانه به اتاق استراحت پرسنل تغییر یافت و با الحاق یک باکس شیشه ای به گاراژ سابق، فضای ورودی و پذیرش شکل گرفت. بررسی محتوای حسی نیز این نتیجه را در بر داشت که قسمتهایی از خانه پتانسیل تحرک زیادی دارند و قسمتهایی مخاطب را به سکوت و ایستایی دعوت می کنند؛ همچنانکه آکسهایی در خانه پیدا شد که به لحاظ نشانه شناختی و مفهومی توانست به تعریف فضایی پروژه کمک شایانی کند؛ با این حال رویداد نهائی، خلق فضایی کاملاً تازه بود. صورت این معماری تازه گاهی در همراهی با وضع پیشین بود و گاهی در تضاد با آن؛ اما از منظر تجربه گرایی فضا، دلالتهای مفهومی شکلی کاملاً متمایز از گذشته پیدا کرد.

فضاهای تودرتو و شکل خاص سیرکولاسیون خانه بیانگر تلویحی این امر بود که شروع طراحی می باید از سناریو نویسی برای حرکت افراد آغاز شود. در پروسه طراحی پنج تیپ متفاوت از مراجعه کنندگان در نظر گرفته شد؛ پرسنل مقیم، اعضا، مهمانان اعضا، هنرمندان و اعضای خاص exclusive. هرکدام از این گروه ها، فضاها و نیازهایی را طلب می کنند که ضروری بود در طراحی لحاظ شده و مواجهه فضایی آنها چه به لحاظ کاربری و چه به لحاظ بصری مورد توجه قرار گیرد.

اما مهمترین فضای این پروژه برای ما، فضای حوضخانه بود که با وجود ناگونیا و خارج از مقیاس بودن حوض و کیفیت نازل نازک کاری آن، دارای این قابلیت بالقوه بود که به لحاظ فرمی و عملکردی، نقطه شروعی مناسب برای تعریف فضای داخلی پروژه باشد. به همین منظور در دیوارهای شرقی و غربی حوضخانه بازشوهایی تعبیه شد تا آکس شرقی-غربی ایجاد شده در تعامل با آکس شمالی-جنوبی که ارسی ها درست می کردند و بار بصری داشت، اتصال بین ورودی، فضای لانژ و کافه را بوجود آورد؛ در مرکز تلاقی این دو آکس بود که حوض می توانست خود را به شکل معناداری تعریف کند. حوض جدید با این مفهوم شکل گرفت که همچون حفره ای آینه ای، بازتاب دهنده بازی رنگ و نور ارسی ها باشد و پلتفرم 8 ضلعی در وسط آن همچون لوگوس، علاوه بر یادآوری شکل سنتی حوضهای ایرانی، فضایی برای قراردادن اشیاء مناسبتی باشد.

 

پلان ها

دیاگرام ها

مقاطع